سارا سارا ، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

سارا

خواب و بيدار

  گر چه با يادش، همه شب، تا سحر گاهان نيلي فام، بيدارم؛ گاهگاهي نيز، وقتي چشم بر هم مي گذارم، خواب هاي روشني دارم، عين هشياري ! آنچنان روشن كه من در خواب، دم به دم با خويش مي گويم كه : بيداري ست ، بيداري ست، بيداري ! *** اينك، اما در سحر گاهي، چنين از روشني سرشار، پيش چشم اين همه بيدار، آيا خواب مي بينم ؟ اين منم، همراه او ؟   بازو به بازو، مست مست از عشق، از اميد ؟ روي راهي تار و پودش نور، از اين سوي دريا، رفته تا دروازه خورشيد ؟ *** اي زمان، اي آسمان، اي كوه، اي دريا ! خواب يا بيدار، جاوداني باد اين رؤياي رنگينم !   شاعر : فريدون مشيري  ...
9 مرداد 1390

حرفهاي بابايي

دخترعزیزم! روزی که تو مرا در دوران پیری ببینی، سعی کن صبور باشی و مرا درک کنی اگر من در هنگام خوردن غذا خود را کثیف می کنم، اگر نمی توانم خودم لباسهایم را بپوشم، صبور باش. زمانی را بخاطر بیاور که من ساعتها از عمر خود را صرف آموزش همین موارد به تو کردم. اگر در هنگام صحبت با تو، مطلبی را هزار بار تکرار می کنم، حرفم را قطع نکن و به من گوش بده. هنگامی که تو خردسال بودی، من یک داستان را هزار بار برای تو می خواندم تا تو به خواب بری. هنگامی که ضعف مرا در استفاده از تکنولوزی جدید می بینی، به من فرصت فراگیری آن را بده و با لبخند تمسخرآمیز به من نگاه نکن... من به تو چیزهای زیادی آموختم... چگونه بخوری، چگونه لباس بپوشی... و چگونه با ز...
8 مرداد 1390

ملانصرالدین و شمع

در نزدیکی ده ملا مکان مرتفعی بود که شبها باد می آمد و فوق العاده سرد می...شد.دوستان ملا گفتند: ملا اگر بتوانی یک شب تا صبح بدون آنکه از آتشی استفاده کنی در آن تپه بمانی, ما یک سور به تو می دهیم و گرنه توباید یک مهمانی مفصل به همه ما بدهی. ملا قبول کرد, شب در آنجا رفت وتا صبح به خود پیچید و سرما را تحمل کرد و صبح که آمد گفت: من برنده شدم و باید به من سور دهید.گفتند: ملا از هیچ آتشی استفاده نکردی؟ملا گفت: نه, فقط در یکی از دهات اطراف یک پنجره روشن بود و معلوم بود شمعی در آنجا روشن است. دوستان گفتند: همان آتش تورا گرم کرده و بنابراین شرط را باختی و باید مهمانی بدهی. ملا قبول کرد و گفت: فلان روز ناهار به منزل ما بیایید. دوستان یکی یکی آمدند, اما...
8 مرداد 1390

بیا لبخند بزنیم بدون انتظار هیچ پاسخی از دنیا

  زندگی همچون بادکنکی است در دستان کودکی که همیشه ترس از ترکیدن آن لذت داشتنش را از بین میبرد شاد بودن تنها انتقامی است که میتوان از دنیا گرفت پس همیشه شاد باش امروز را برای ابراز احساس به عزیزانت غنمینت بشمار شاید فردا احساس باشد اما عزیزی نباشد کسی را که امیدوار است هیچگاه ناامید نکن شاید امید تنها دارائی او باشد     اگر صخره و سنگ در مسیر رودخانه زندگی نباشد صدای آب هرگز زیبا نخواهد شد هیچ وقت به خدا نگو یه مشکل بزرگ دارم به مشکل بگو من یه خدای بزرگ دارم دوست داشتن بهترین شکل مالکیت و مالکیت بدترین شکل دوست داشتن است خوب گوش کردن را یاد بگیریم گاه ف...
4 مرداد 1390

یه شقایق

خدایی که در آسمان قلب توست نگاهبان همه قلبهای آسمانیست پس قوی باش و از افتادن نهراس! دختر نازنینم گفتنی ها ی زندگی بسیار است و نا گفتنی ها بیشتر... برایت با عشق نوشتم پس تو نیز با عشق بخوان ...هر زمان که دوست داشتی بخوان..   و من نگاهم به آینده ای روشن است تا شاید روزی با دیده ی بیناتر از امروز بازهم بنویسم بدرود تا فردایی روشن تر...   زندگیت را دوست داشته باش آن چنان که شایسته است.. ...
4 مرداد 1390

ایستگاه

توی ایستگاه خط واحد به یکی از ستون ها تکیه داده بودم و به مردم نگاه میکردم...آدمهای مختلف...از هر طیفی که فکرشو کنی بود...از دختر پسرهایی که تو ایستگاه با هم قرار گذاشتن گرفته تا دانشجوهایی که از جاهایی مختلف میان...از کارمند اداره ای که دیرش شده و با عجله میخواد همه رو کنار بزنه تا به کارش برسه تا پیر زنی که واسه خرید اومده بوده و حالا با چند تا پاکت خسته و درمونده منتظره که آیا کسی پیدا میشه کمکش کنه یا نه...از زنهای چادری که فقط چشمهاشون معلومه گرفته تا دخترهایی که اگه لباسهایی که تنشونه نبود بهتر بود...آره...همه بودن...همه منتظر...ولی منتظر چی...آدمهایی که خودشون هم نمیدونن واقعا منتظر چی هستن...چه شباهت عجیبی بین زندگی وایستگاه خط واحد ...
4 مرداد 1390

چقدر آمادگی بچه دار شدن را دارید یا داشتید ؟ ( قسمت دوم)

5. درس پنجم : تحمل اینکه نوزاد تازه متولد شده هیچ شباهتی به شما نداشته باشد  کودک شما متولد شده است و شما بسیار شاد و خوشحال هستید از اینکه کودکتان را در اوج صحت و سلامت در آغوش گرفته اید . اولین کسانی که در اولین روز او را خواهند دید ، بستگان و دوستان درجه یک شما هستند و جالب اینجاست که اقوام و بستگان شما کودک را شبیه شما و بستگان همسرتان ، او را شبیه همسرتان می بینند . (با اینکه درواقع نوزاد تازه متولد شده شبیه هیچیک از شما نیست .) اما با این حال خودتان را برای این آماده کنید که حتی کودک شما در طول زندگانیش در هیچ مقطعی هرگز شبیه شما نشود . اکنون شمایی که فرزندی ندارید ، با خواندن این مطلب بر نوشته های من می خندید که چقدر کودک...
1 مرداد 1390

بهترين تصوير

دخترم٬ صورت زیبایت را با قلمویی از جنس ابریشمی مهر مادرانه نقاشی می کنم و با قطرات زیبای شبنم رنگ آمیزی كرده و با ابرهای آسمانی قابش خواهم نمود تا تمامی احساس درونم را برات بازگو کرده باشم. ...
1 مرداد 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سارا می باشد